فرازی از مناجاتهای خواجهعبدالله انصاری
الهی یکتای بی همتایی،
قیوم توانایی،
بر همه چیز بینایی،
در همه حال دانایی،
از عیب مصفایی،
از شرک مبرایی،
اصل هر دوایی،
داروی دل هایی،
شاهنشاه فرمانفرمایی،
معزز بتاج کبریایی،
بتو رسد ملک خدایی.
الهی نام تو ما را جواز،
مهر تو ما را جهاز،
شناخت تو ما را امان،
لطف تو ما را عیان.
الهی ضعیفان را پناهی.
قاصدان را بر سر راهی.
مومنان را گواهی.
چه عزیز است آن کس که تو خواهی.
الهی ای خالق بی مدد
و ای واحد بی عدد،
ای اول بی هدایت
و ای آخر بی نهایت.
ای ظاهر بی صورت
و ای باطن بی سیرت،
ای حی بی ذلت
ای معطی بی فطرت
و ای بخشنده بی منت،
ای داننده رازها،
ای شنونده آوازها،
ای بیننده نمازها،
ای شناسنده نامها ،
ای رساننده گامها،
ای مبر از عوایق،
ای مطلع بر حقایق،
ای مهربان بر خلایق،
عذرهای ما بپذیر
که تو غنی و ما فقیر
و بر عیب های ما مگیر
که تو قوی و ما حقیر،
از بنده خطا آید و ذلت
و از تو عطا آید و رحمت.