غیراز خدا هرآنچه بخواهی ،
شکست توست.
ابا صالح التماس دعا
هر کجا رفتی یاد ما هم باش
نجف رفتی ،
کاظمین رفتی ،
کربلا رفتی،
یاد ما هم باش
ابا صالح یا ابا صالح
مدینه رفتی
به پا بوسه مادرت زهرا،
یاد ما هم باش
به دیدار قبر مخفی از کوچه ها رفتی
یاد ما هم باش
شب جمعه ،کربلا رفتی
یاد ما هم کن چون زدی بوسه
کنار قبر ابوالفضل باصفا رفتی
یاد ما هم باش
ابا صالح یا ابا صالح
ابا صالح یا ابا صالح
نماز حاجت که می خوانی
از برای فرج، مسجد کوفه
شدی محرم در مناسک حج یا منا رفتی
یاد ماهم باش
ابا صالح یا ابا صالح
* پسر بچه و درخت سیب*
یک درخت سیب بود و یک پسر بچه ی کوچک،
این پسر ، همیشه با درخت بازی میکرد،
از تنه اش بالا می رفت . از سیب هایش میخورد،
و در سایه اش میخوابید.
زمان گذشت پسر بچه بزرگتر شد و دیگر توجهی به درخت نداشت.
درخت گفت:بیا با من بازی کن
پسر گفت من دیگر علاقه ای به بازی ندارم،
وسایلی برای زندگی احتیاج دارم که بخرم اما پول ندارم.
درخت گفت:میتوانی سیب هایم را بفروشی
و پولی به دست بیاوری.
پسر سیب هارا چید، فروخت و نیازهایش را برطرف کرد.
و درخت هرچه صبر کرد خبری از پسر نشد.
مدتها بعد پسر که مرد جوانی شده بود با اضطراب به سراغ درخت آمد.
درخت گفت چرا غمگینی؟ بیا و در سایه ام بنشین.
پسر گفت:خانه ای نیاز دارم که سرپناهم باشد.
درخت گفت:برای ساخت خانه از شاخه هایم استفاده کن.
پسر با خوشحالی تمام شاخه های درخت را برید.با آنها خانه ای برای خودش ساخت.
دوباره پسر برنگشت و درخت تنها ماند.
پس از مدتی برگشت و گفت:برای رفتن به سفر نیاز به یک قایق دارم.
درخت گفت: میتوانی از تنه ام قایق زیبایی بسازی.
پسر تنه را برید قایق ساخت و رفت.
پس از سالیان دراز برگشت . پیرو غمگین و خسته؛
درخت گفت:من دیگر نه سیب دارم ،
نه شاخه نه تنه،برای پناه دادن به تو حتی سایه هم ندارم.
فقط کنده ام مانده است
پسر گفت:از زندگی خسته ام و فقط میخواهم با تو باشم؛
اغلب ما شبیه آن پسر هستیم
و با والدین خود چنین رفتاری داریم:
تا کوچک هستیم دوست داریم با آنها بازی کنیم،
بعد تنهایشان میگذاریم.
و زمانی بسویشان برمیگردیم که نیازمند هستیم یا گرفتار.
پدر و مادر همه چیز میدهند تا شادمان کنند،
از وجودشان مایه میگذارند تا مشکلاتمان را حل کنند
و تنها انتظارشان این است که تنهایشان نگذاریم.
بیایید در زندگی:
جواب سلام را با سلام دهید.
جواب تشکر را با تواضع،
جواب کینه را با گذشت،
جواب بی مهری را با محبت،
جواب دروغ را با راستی،
جواب دشمنی را با دوستی،
جواب خشم را با صبوری،
جواب سرد را با گرمی،
جواب نامردی را با مردانگی،
جواب پشتکار را با تشویق،
جواب بی ادب را با سکوت،
جواب نگاه مهربان را با لبخند
جواب مایوس را با امید..
جواب منتظر را با نوید،
جواب گناه را با بخشش،
مطمئن باش
هر جوابی بدهی..
یک روزی
یک جوری
یک جایی..
به تو باز می گردد..
مستدرک الوسائل: ج 2، ص 413، ح 16
صلوات شعبانیه
چهارم شعبان چراغان گشته است روی زمین
تهنیت گو آمده فرزندی از ام البنین
او که از بابش علی ، مردانگی آموخته کرده در کرب و بلا جان را فدای شاه دین