پسربه مادرگفت:تونمازمیخونیروزه میگیریخدابهت هیچی نمیدهولی من نه نمازمیخونمنه روزه میگیرمهرچی خواستم خُدابهم دادهپسرنمی دانست مادرفقطازخدامیخواست هرچهپسرش میخواهدبه اوبدهد.