امام علی علیه السلام فرمودند :
یَوْمُ آلْمَظْلُومِ عَلَى الظَّالِمِ
أَشَدُّ مِنْ یَوْمِ الظَّالِمِ عَلَى آلْمَظْلُومِ.
روز انتقام مظلوم از ظالم،
شدیدتر از روز ستم کردن ظالم بر مظلوم است.
بارها ما را از آه و نفرین مظلوم ترسانده و گفتهاند
که آه مظلوم خانمانسوز است.
پیامبر(ص) هشدار داده و میفرماید:
اتقوا دعوهًْ المظلوم
فإنها تصعد الی السماء کأنها شرارهًْ؛
از نفرین مظلوم بترسید که
چون شعله آتش بر آسمان میرود .
(نهجالفصاحه ص 163 ، ح 47)
شعلههای سرکش آه و نفرین مظلوم
هر کسی را بگیرد نابود و خانه خراب میکند؛
زیرا خداوند خود مدافع مظلوم است.
اصولا بر اساس آیات قرآن
هر کسی که در مقام اضطرار قرار گیرد
و خالصانه خدایش را بخواند
خداوند خود عهدهدار امور او میشود؛
زیرا چنین شخصی امور خویش را به خدا واگذار کرده
و خدایش را وکیل خود قرار داده است.
تفاوت وکالت خدا با انسان این است که
خدا وقتی وکالت کسی را به عهده گرفت
خودش همه چیز را به عهده میگیرد
و از مقام ولایت،کار را پیش میبرد.
اگر بخواهیم تصویر درستی از ولایت داشته باشیم
باید به کودک شیرخواری اشاره کنیم که
همه چیزش را مادر به عهده میگیرد
و کودک هیچ کاری را نمیتواند انجام دهد
و حتی نمیتواند سینه مادر را پیدا کند
تا از آن شیر بنوشد.
این مادر است که
با ولایت خویش عهدهدار همه امور است.
وکالت الهی نسبت به این انسان اینگونه است؛
اما وکالت انسان نسبت به همنوع خود
مانند داستان کودکی است که
خودش ازعهده برخی از کارها برمیآید
و تنها نیازمند یاری است.
در حقیت وکالت الهی همان ولایت است
و وکالت انسانی همان نصرت و یاری است.
حالا در نظر بگیرید که
خداوند ولایت مظلوم را به عهده گرفته
و وکالت این شخص را دارا است.
در این صورت، خداوند همه کارها را به عهده میگیرد
و کسی که به مظلوم ظلم روا دارد
و او کسی را نداشته
و تنها خداوند را وکیل و ولیّ خود قرار دهد،
آن زمان خداوند مستقیم عهدهدار شده و طلب حق مظلوم میکند.
گفته شد که خداوند
مهمترین شرط استجابت دعا و نفرین را
اضطرار و خلوص دانسته است
و میفرماید:
أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ
وَیَکْشِفُ السُّوءَ
وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِیلًا مَّا تَذَکَّرُونَ؛
یا کیست آن کس که درمانده را-
چون وى را بخواند- اجابت مىکند
و گرفتارى را برطرف مىگرداند
و شما را جانشینان این زمین قرار مىدهد؟
آیا معبودى با خداست؟
چه کم پند مىپذیرید.(نمل، آیه 62)
پس خداوند شرط استجابت دعا را
اضطرار شخص دانسته است.
مضطر کسی است که
در ضرورتی گرفتار آمده و نمیداند چه کند
و تنها خدا را میبیند.
آنگاه است که خداوند بدیها را از او دور میکند
و او را به عنوان خلیفه و جانشین خویش قرار میدهد.
پس مضطر، خلیفه الهی میشود
و قدرت تصرف مییابد.
همچنین خداوند با اشاره به نقش خلوص در استجابت میفرماید
کسی که در دریا در حال غرق شدن است
خلوص دارد،
همان خلوص و اضطرار در حال دعا نیز تاثیر خود را میگذارد
حتی اگر پس از آن یا قبل آن
اضطرار و خلوص نداشته باشد،
چنانکه میفرماید
کسانی که با اخلاص در حال غرق شدن دعا میکنند ،
پس از نجات شرک میورزند
و خلوص خود را از دست میدهند:
او کسى است که شما را در خشکى و دریا مىگرداند
، تا وقتى که در کشتیها باشید و آنها با بادى خوش،
آنان را ببرند و ایشان بدان شاد شوند
[به ناگاه] بادى سخت بر آنها وَزَد
و موج از هر طرف بر ایشان تازد
و یقین کنند که در محاصره افتادهاند،
در آن حال خدا را پاک دلانه مىخوانند که:
«اگر ما را از این [ورطه] نجات دهی،
قطعاً از سپاسگزاران خواهیم شد.»
پس چون آنان را رهانید،
ناگهان در زمین بناحقّ سرکشى مىکنند.
اى مردم، سرکشى شما فقط به زیان خود شماست.
[شما] بهره زندگى دنیا را [مى طلبید].
سپس بازگشت شما به سوى ما خواهد بود.
آنگاه شما را از آنچه انجام مىدادید
باخبر خواهیم کرد.(یونس، آیات 22 و 23)
مظلوم حتی اگر مومن و مسلمان نباشد
تنها به صرف مظلوم بودن
و به شرط اضطرار و خلوصی
که به سبب ناتوانی به او دست میدهد
دست به دعا بردارد و نفرین کند،
نفرین او همانند شعلههای سرکش به آسمان بالا میرود
و بر سر ظالم فرود میآید
و او را میسوزاند.
پس از نفرین مظلوم باید ترسید.