ویژه ایام اعتکاف- در خلوت دوست
بخش اول
مقدمه:
صبح گاه سیزدهم رجب، مساجد جامع بسیاری از شهرهای ایران اسلامی، شاهد حضور عاشقان شیفته ای است که به قصد اقامتی سه روزه، در این مکان مقدس حضور می یابند و به دور ازدنیا و جلوه های دل فریب آن، در سفری از خانه خویش به خانه دوست شرکت جُسته و به راز و نیازِ با خدای بی نیازِ بنده نواز می پردازند.
اعتکاف، سنّت نیکوی دیرپایی است که از پیامبران به یادگار مانده و تا امروز ادامه یافته است. این برنامه معنوی، هر ساله مشتاقان و طرفداران بیش تری می یابد؛ عبادتی که در خلوتِ انسان با پروردگار مهربان شکل می گیرد و دل های شیفتگان حضرتش را جلا می بخشد.
«اعتکاف» از واژه عَکَفَ گرفته شده و به معنای توقّف در مکانی و ماندن در آن مکان است. این واژه در اصطلاح، به معنای ماندن و توقف سه روزه و بیش تر از آن درمسجد جامع، به قصد بندگی و راز و نیاز با خالق بی همتاست و به کسی که چنین عمل عبادی را انجام می دهد، «مُعتَکِف» گویند.
اسلام، دینِ انزوا و گوشه گیری نیست و حتی با آن به مخالفت پرداخته است، ولی از آن جا که دست و پا زدن در مسائل مادّی و مشاغل روزمره و معاشرت با غفلت زدگان جامعه، تمایل به دنیا و تجمل گرایی را در انسان افزایش می دهد و گاه آدمی را از یاد حق و روی کردن به حقیقت و توجه به امور معنوی بازداشته و به خود مشغول می کند، در اسلام برنامه ای داوطلبانه برای برطرف ساختن این آفت روحی تدارک دیده شده که «اعتکاف» نام دارد.
انسانْ طبق وعده الهی در آیه ششم سوره مبارکه انشقاق، سرانجام به دیدار معبود نایل خواهد شد. او برای رسیدن به محبت خداوند، باید راه عبادتِ حقیقی را در پیش بگیرد و گاهی در اُنس با پروردگارْ به گوشه ای خلوت پناه بَرَد و دور از همه عنوان ها و تعلقات دنیایی، لَختی در حالِ خود بیندیشد و با سوزِ دل و اشک چشم، زنگار و سیاهی را از چهره جان خود بزداید و در زاد و توشه آخرت تأمّل کند. ادیان الهی با توجه به این نیاز روحی، با آن که انسان را به حضور در جامعه و شرکت در فعالیت های اجتماعی فرا می خوانند، فرصت هایی را نیز برای خلوت کردن او با خداوند فراهم ساخته اند که یکی از این فرصت ها، «اعتکاف» است.
قرآن کریم، در آیه 27 سوره حدید، از گوشه گیری پیروان عیسای مسیح علیه السلام ، سخن به میان آورده و می فرماید: «.. و رهبانیتی را که ابداع پیروان مسیح بود، برای آن ها مقرر کردیم تا خشنودی خداوند را به دست آورند؛ پس حق آن را چنان چه بایسته بود، مراعات نکردند.» علامه طباطبایی رحمه الله در تفسیر این آیه می فرمایند: «از لحن آیه شریفه برمی آید که خداوند، در ابتدا رهبانیت را بر پیروان حضرت عیسی علیه السلام مقرر نکرده بود، ولی آن را مورد تأیید قرار داد». هرچند مسیحیان به دلیل زیاده روی در این کار مورد نکوهش قرار گرفتند، ولی دین اسلام، عبادتی به نام اعتکاف پیش بینی کرد که نوعی خلوت گزینی و درون اندیشی برای ساختن انسان ها و جلوگیری از خدافراموشی و خودفراموشی است. «اعتکاف» راه کار مناسب و درمان مطلوبی برای بیماری فراموشی خود و خداست.
«اعتکاف» توقّفی ناآگاهانه در مسجد، بدون عشق به عبادت و قصد قربت نیست. آن چه می تواند موجب دل کندن از لذایذ زندگی مادّی شود، خود باید لذتی برتر باشد، لذتی چون وصال محبوب، تقرّب و نزدیکی به خدای بزرگ و قرار گرفتن در سایه سار محبّت الهی. مُعتکف، از خانه خویش بیرون رفته و آگاهانه عزمِ حضور در خانه حضرت حق می کند؛ حضوری آگاهانه، عاشقانه و خالصانه بر درگاه پروردگار یکتا.
پیام اعتکاف، به یاد خدا زیستن است. اعتکافْ گشت وگذاری است در کوچه پس کوچه های درون و گشتن در دنیای تو در توی دل و شناختن خود و مجاهده با نفس. روزهای اعتکاف، روزهای انس با پروردگار و بریدن از غیر و پیوستن به یار است. اعتکاف، هجرتی درونی برای سیردر دنیای باطنْ و مروری بر نفسانیّات خویش است تا گام تهذیب برداریم و کام بندگی برگیریم. ایام اعتکاف، اهل عبادت را عید حضور است و اهل غفلت را روزنه ای به سوی نور.
انسان به متقضای فطرت خدایی اش، به دنبال معنویت است و هیچ لذتی را یارای مقابله و رقابت با آرامش حاصل از حضور در برابر معبود و بندگیِ او و ذکر و نام خداوند نیست. زندگی در عصر مادیت و حکومت لذت های مادی و مظاهر زودگذر دنیایی، روح و جان انسان های بیدار دل را می کشاند تا به اصل و فطرت پاک خویش بازگردند. از این رو، لازم است اندیشمندان و آگاهان جوامع را بیدار کرده و آنان را به دنبال فرصتی بشری، در اندیشه نهضتی معنوی و انقلابی و حرکتی خدایی باشند و انسانیت سرگردان و به بن بست رسیده را در میدان معنا و عرفان قرار داده و از این راه، آرامش را به آنان بازگردانند که اینْ بهترین هدیه و سوغات برای ساکنان کره ناآرام مادیّت است.
اسلام فکر جدایی از زندگی دنیا و گوشه نشینی وکناره گیری از مردم و به تعبیر دیگر، رهبانیت را باطل و ناپسند اعلام کرد، ولی در عین حالْ اعتکاف را به عنوان فرصتی برای بازگشت به خدای خویش قرارداد تا کسانی که از هیاهوی زندگی مادّی خسته می شوند، بتوانند چند روزی باخدای خود خلوت کرده، جان و روح خود را با خالق هستی پیوند دهند و با توشه معنوی و اعتقادی راسخ و ایمان و امیدی بیش تر به زندگی خود ادامه دهند و خویشتن را برای صحنه های خطر و جهاد در راه خدا آماده سازند و همیشه با یاد خدا تلاش کنند و خود را درمحضر او ببینند و از نافرمانی او پرهیزکرده و به سوی سعادت دنیا و آخرت گام بردارند.
در آیه 125 سوره بقره آمده است که خداوند به ابراهیم و فرزندش اسماعیل، دستور داد تا خانه خدا را برای طواف کنندگان خانه خدا، اعتکاف کنندگان و رکوع و سجده کنندگانْ پاکیزه و آماده سازند. هم چنین در جایی دیگر، آن هنگام که حضرت مریم علیهاالسلام به افتخار ملاقات با فرشته الهی نایل آمد، از مردم فاصله گرفته و در خلوت به سر برد تا در مکانی خالی و به دور از هرگونه دغدغه، به راز و نیاز با خدای خود بپردازد و چیزی او را از یاد خدا غافل نکند، به همین دلیل زاویه شرقی بیت المقدس را که شاید محلی آرام تر و یا از نظر تابش خورشید، مناسب تر بود، برگزید. به نظر علامه طباطبایی هدف حضرت مریم از دوری گزیدن از مردم، بریدن از آنان و روی آوردن به سنت اعتکاف بوده است.
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله ، در بیان فضیلت اعتکاف، در سخنی گران بها فرمودند: «مُعتکِف، همه گناهان را در بند می کشد»؛ یعنی آن که خویشتن را برای مدتی در مکانی محبوس کرده تا به توفیق انس با خداوند و رسیدن به لذت مناجات نایل آید، انسان می کوشد تا در مدت اعتکاف، گناه و خطایی از او سر نزند و اینْ مقدمه و شروع خوبی برای چشم پوشی از گناهان در بقیه روزهای زندگی اش خواهد شد.
آخرین فرستاده الهی، که از ایشان به عنوان الگوی نیکو برای جامعه انسانی در قرآن نام برده شده است، نه تنها در کلام و سخنْ مردم را به انجام اعتکاف تشویق می کردند، بلکه در عمل نیز، سرمشق و راهنمای راهیان راه فضیلت و کمال بودند، تا آن جا که بنا بر نقل روایات، آن بزرگ وار، در دهه آخر ماه مبارک رمضان، در مسجد معتکف می شدند. ایشان درون خیمه ای مویینه که برایشان آماده کرده بودند، به عبادت و اعتکاف می پرداختند. شدت اهتمام پیامبر صلی الله علیه و آله به اعتکاف به قدری بود که اگر چنان چه در یک سال به علتی موفق به انجام آن نمی شدند، در سال بعد به جبران آن مدت، اعتکافی بیست روزه به جا می آوردند.
امامان معصوم علیهم السلام ، این پیشوایان راستین مردم، از راه های گوناگون بر اهمیت اعتکاف تاکید می ورزیدند و جامعه اسلامی را برای شرکت در آن، تشویق می کردند تا دراین سنت اسلامی، پیرو پیامبر خویش گردند.
امیرمؤمنان، علی بن ابی طالب علیه السلام ، در پاسخ به نامه یکی از زمام داران منصوب خود در مصر، که از ایشان درباره نحوه برپایی اعتکاف پرسشی داشتند، ضمن تأکید بر اهمیت روزه در این برنامه، درباره شیوه اعتکاف پیامبر صلی الله علیه و آله به وی و تمامی مسلمانان یادآوری می کنند که رسول خدا صلی الله علیه و آله در سخت ترین شرایط، هر ساله مراسم اعتکاف را به جا می آوردند. امام حسن و امام حسین علیهماالسلام نیز به جدّ بزرگ وار خویش اقتدا کرده و در مسجد معتکف می شدند.
از آن جایی که اعتکاف زمینه مناسبی است تا انسان به کاوش درباره انگیزه ها و روحیات خویش بپردازد، آثار فردی و اجتماعی فراوانی دارد. گوشه ای از آثار فردی این عمل مبارک عبارتند از: آمرزش گناهان، دوری از آتش جهنم، دریافت پاداش بسیار، میهمان شدن بر خدا درخانه او، شرافت یافتن به تلاوت قرآن و بهره مندی از برکات ذکرخداوند. معتکفِ پای بند به آداب، در هر کدام از نماز، دعا، تفکر، شب زنده داری و گریستن، به گنجینه هایی از رحمت خاص خداوند دست می یابد که گران بهاترین سرمایه زندگانی است.
طبق اعتقادات اسلامی، گاهی خداوند به دلیل تأدیب انسان ها یا عقوبت آن ها به خاطر ستم کاری ها و گناهانشان، اراده نزول عذاب می کند و بلاهایی چون خشک سالی، زلزله، بیماری های عمومی و مانند آن را در نظر می گیرد تا انسان ها از خواب غفلت بیدار شده و به راه راست هدایت گردند. در این میانْ طبق روایات اسلامی، عمل شایسته گروهی از مردم می تواند باعث دفع بلا از جامعه ای گردد؛ چه این که خداوند در آیه 33 سوره انفال می فرماید:«پروردگار آن ها را تا زمانی که استغفار می کنند، عذاب نمی کند.» بر این اساسْ اعتکافِ خالصانه جمعی از مردم جامعه، می تواند چنین نقشی را در جامعه اسلامی داشته باشد و بلاهایی را دفع کند.
جامعه اسلامی ایران، به دلیل تکیه بر ارزش های دینی و اسلامی، به ذائقه بسیاری از ابرقدرت های جهان خوش نیامده و آن ها را بر آن داشته تا تمام توان خود را برای جلوگیری از گسترش فرهنگ اصیل اسلامی و ایرانی بگمارند. در این راستا، تهاجم فرهنگی، یکی از ابزارهای دشمنان در چند سال اخیر بوده که به دنبال تغییر فرهنگ دینی و ملی و جایگزین کردن فرهنگ غرب می باشند که اینْ خود جهادی فرهنگی را در ایران می طلبد؛ جهاد و کوششی برای تقویت باورهای دینی که با ایجاد محافل معنوی و مجالس انس با خدا و شناخت بیش تر حضرت باری تعالی می توان گامی در راه مَصاف فرهنگی برداشت. بر این اساسْ اعتکاف می تواند برنامه سودمندی در مقابله با این تهاجم باشد؛ چرا که این برنامه عبادی، علاوه بر تأثیرات فردی، به دلیل دعوت جامعه به خداپرستی و دین مداری، می تواند آثار سازنده ای را به دنبال داشته باشد.
میلاد امیر المومنین علی (ع) و روز گرامیداشت مقام پدر مبارک باد.
دفتر فرهنگ ، کانون قرآن وعترت و ستاد اقامه نماز
دانشگاه آزاد اسلامی واحد فسا