حدیث های کوتاه از معصومین علیهم السلام
برای استفاده در پیام های کوتاه
1
قال رسول الله صلی الله علیه وآله :
اِذَا التَبَسَت عَلَیکُمُ الفِتَنُ، کَقِطَعِ الَّیلِ المُظلِمِ فَعَلَیکُم بِالقُرآنِ .
هنگامی که فتنه ها، هم چون پاره های شب تاریک، شما را در خود پیچید، برشماست که به قرآن تمسک جویید.
اصول کافی ج2ص459
2
قال امیرالمومنین علیه السلام :
وَ اعلَموا اَنَّ هذَالقُرآنَ هُوَ النّاصِحُ الَّذی لا یغُشُّ، وَالهادِی الَّذی لایضِلُّ ، وَالمُحَدِّثُ اَّلذی لایکذِبُ .
بدانید که این قرآن پندآموز است که خیانت نمی کند؛ وهدایت گری است که گمراه نمی سازد ؛ وسخن گویی است که دروغ نمی گوید .
نهج البلاغه خطبه 176
3
قال علی علیه السلام :
ما جالَسَ هذَاالقُرآنَ اَحَدٌ الّا قامَ عَنهُ بِزِیادَهٍ اَو نُقصانِ؛ زِیادَهٍ فی هُدًی اَو نُفصانِ مِن عَمًی .
هیچ کس با این قرآن همنشین نشد ، مگر آن که چون از نزد آن برخاست با فزونی و کاستی همراه بود؛ فزونی در هدایت، و کاستی ازکوردلی .
نهج البلاغه خطبه 176
4
قال علی علیه السلام :
مَنِ اتَّخَذَ قَولَ اللهَ دَلیلًا ، هُدِی اِلَی الَّتی هِی اَقوَم .
هر کس که سخن خدا را راهنمای خود بگیرد ، به استوارترین راه ها هدایت می شود .
نهج البلاغه خطبه 147
5
قال الرّضا علیه السلام :
لا تَطلُبُوا الهُدی فی غَیرِالقُرآنِ فَتَضِلّوا.
هدایت را جز از قرآن مجویید که گمراه خواهید شد .
امالی صدوق /438
6
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
یاعَلی ! سَیدُ الکَلامِ القُرآنُ .
ای علی ! برترین سخن، قرآن است .
تفسیرابی الفتوح 2/319
7
قال رسول الله صلی الله علیه و آله :
اَلقُرآنُ غِنًی لاغِنی دونَهُ وَ لا فَقرَ بَعدَهُ .
قرآن، توانمندی است که هیچ توانی جایگزین آن نمی شود وپس از آن هیچ فقری باقی نمی ماند.
تفسیرابی الفتوح 1/10
8
قال رسول الله صلی الله علیه وآله :
فَضلُ القُرآنِ عَلی سائِرِالکَلامِ کَفَضلِ اللهِ عَلی خَلقِهِ
برتری قرآن بر سایر سخنان، همانند برتری خداوند است بر بندگانش .
جامع الاخبار / 47
9
قال رسول الله صلی الله علیه و آله :
اَصدَقُ القَولِ وَ اَبلَغُ المَوعِظَهِ وَ اَحسَنُ القَصَصِ، کِتابُ اللهِ .
راست ترین گفتار و رساترین پندها و نیکوترین قصه ها کتاب خداست .
امالی صدوق /394
10
قال عَلی علیه السلام :
اَفضَلُ الذِّکرِ القُرآنُ بِهِ تُشرَحُ الصُّدورِ وَ تَستَنیرُ السَّرائِرِ.
برترین ذکر، قرآن است، به وسیله آن سینه ها گشوده وپوشیده ها روشن شود.
شرح غررالحکم 2/45
بیخودی پرسه زدیم صبحمان شب بشود
بیخودی حرص زدیم سهم مان کم نشود
ما خدا را با خود سر دعوا بردیم و قسمها خوردیم
و حقیقتها را زیر پا له کردیم
و چقدر حظ بردیم که زرنگی کردیم
« خدایا ، یک لحظه ما را به خودمان واگذار مکن»
آمین یا رب العالمین»
بیشترین قَسَمهای قرآنی، برای چه موضوعی است ?
یک نفر وقتی میخوادحرفش را با اهمیت جلوه بده، مرتب پشت سر هم قسم میخوره:
به پیر، به پیغمبر، به خدا، به قرآن...
بیشترین رکورد قسم در یک سوره:
* و اَلشَّمْسِ وَ ضُحا ها...
* و اَلْقَمَرِ إِذا تَلاها...
* و...
* ای انسان!
قسم به خورشید و ماه و زمین و آسمون و...
حالا فکر میکنی قرآن بعد از این همه قسم چه مطلب مهمی رو میخواد بگه?
قبل از اینکه جواب را ببینی یه خورده فکر کن.
فکر میکنی چه موضوع مهمیه?
بعد از 11 تا قسم میگه:
* (قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکّاها)
* "به همه اینها قسم، که هر کس نفس خودش رو تزکیه کرد،
رستگار شد."
بعد سراغ گروه مخالفش هم میره و میگه:
* (وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسّاها)
* "هر کس هم که نفس خودش رو با معصیت و گناه آلوده کرد،
نومید و محروم شد."
پس قرآن اینهمه قسم خورده که
ما باور کنیم تنها راه فلاح و رستگاری،
تزکیه و خودسازی، و دوری از گناه و معصیت است.
هیچ راه دیگه ای هم وجود نداره.
فقط همین:
تزکیه_و_خودسازی،
دوری_از_گناه_و_معصیت
بیائید از همین امروز خودسازی رو شروع کنیم. شاید فردا دیر باشه.
ناگهان بانگی بر آمد، خواجه مُرد...
ویژه نامه: ماه رجب
اعتکاف
هرگز نمی توان ارزش همه زمانها را برابر دانست، چنان که نمی توان همه مکانها را برابر شمرد. برخی زمانها و مکانها ارزشی والا دارند. ماه رجب ارزشمند است، ماه سلوک و زدودن زنگارهای شیطانی از آیینه دل است؛ ماه ولایت و برافروختن چراغ معرفت در شبستان وجود است؛ ماه رجب گاهِ اعتکاف است. در این ماه، که هنگامه تحول است، عاکفان کوی دوست، با حضور در صحن و سرای دوست، پله های سلوک را پیموده و پله پله به خدا نزدیکتر می شوند. معتکف روزه اش، نمازش، حضورش در مسجد و دیگر اعمالش مایه تقرب است. در خانه دوست، سفره ایی از مغفرت و بخشایش گسترده شده و عاکف با صیقل روح و روان، زنگار گناه از دل می زداید و مهیای ضیافت بزرگ در ماه وصال می گردد. ماهی که عشاق از سفره پرفیض الهی، لقمه های راز بر می چینند و عطر قرآن از ژرفای دل بار یافتگان، مشام جان را می نوازد.
اعتکاف پرورش جسم و جان است، انسان آمیزه ای است از این دو و نیازمند پرورش در ابعاد وجودی خود؛ انسان به دنبال سعادت و کمال است، روح انسان نیازمند نیایش است، مناجاتی شیرین و زیبا، هم کلامی موجودی ضعیف با منشأ قدرتها. از آغاز خلقت تا صحنه رستاخیز، راز و نیاز زیباترین هنر آدمی است.
غفلت بد است در برخی موارد بدتر؛ جریان زمان در گذر است و با از دست دادن آن، آهی ماند و افسوسی. که به هیچ نیرزد. انسان دشمنی دارد در اوج حیله گری، با چنین دشمنی هوشیاری باید و سرعت در خیرات؛
زمان اعتکاف است. خالق مهربان قرب خلایق می طلبد. در فکر پرورش روح و روان انسان است و مقررات دینی را تشریع می کند. تنوع عبادات به دلیل نیازهای گوناگون انسانی است، هر عبادتی جوابگوی نیازی از اوست. نماز، زنگار غفلت از روان می زداید و صیقل روح و روان است. در روزه، پالایشگاه خلوص و نردبان صعود است. روزه دار پرواز در آسمان عبادت و عبودیت را می آزماید و آیینه قلبش را نورستان خدایی می کند. حج، شرکت در آزمون الهی و قطع تعلقات و دلبستگی دنیوی است. عبادات مالی؛ چون خمس و زکات و صدقات، دمیدن روح ایثار و گذشت در وجود آدمی است. اما اعتکاف، آمیزه ای از چند عبادت با فضیلت است.
روزه که خود عبادتی ارزشمند است شرط اعتکاف است. حضور در مسجد و خواندن نماز هم شرط آن است. عاکف سه روز در مسجد جامع مقیم می گردد و جز برای ضروریات، کوی دوست را ترک نمی گوید. خود را از حلال باز می دارد تا با تمرین بندگی، جهاد با نفس را بیازماید. اعتکاف عهد مودّت و میثاق مجدد با پروردگار است.
اعتکاف فرصتى
براى بازگشت به خویش و خداى خویش است
ایشان همسر حسن مثنى از فرزندان بزرگوار امام حسن مجتبى (ع) است. (قمى، ص250) در شرح حال وى آمده است :" ام داوود، فاطمه دختر عبدالله بن ابراهیم است که کنیه وى به خاطر فرزندش داوود بن حسن بن على بن ابیطالب، ام داوود معرفى شده است. ایشان مادر رضاعى امام صادق(ع) است. محدّث بزرگوار سیّد ابن طاووس (م664ق) از وى با کنیه ی ام خالد یاد کرده و او را از جدههاى صالح و مؤمن خود دانسته است. (صادقى اردستانى، ص 330) در نام او اختلاف است. بعضى حبیبه و بعضى هم فاطمه گفتنهاند. ولى از عبارت ابن طاووس که درباره او مىگوید: «هى جدتنا الصالحه،المعروفه بام خالد البربریه، ام جدّنا داوود بن حسن بن على بن ابیطالب»، معلوم مىشود که او مکنى به ام خالد و از نژاد بربر بوده است. (محلاتى، ص390، با اندکى تلخیص)
داوود فرزند ایشان، با ام کلثوم دختر امام سجاد (ع) ازدواج کرد. (قمى، ص 208) وى را از اصحاب صادقین دانستهاند. (تسترى، ج 4، ص 236) او از جانب برادرش عبدالله محض تولیت صدقات امیرالمؤمنین (ع) را بر عهده داشت. (قمى، ص 250). داوود، همراه سادات حسنى در مخالفت با دستگاه استبدادى منصور خلیفه عباسى به زندان افتاد و مدّتها از وى خبرى نشد. ام داوود نزد حضرت امام صادق (ع) مشرف شد و از فراق فرزندش نالید. امام (ع) با مشاهده وضع نگران کننده او فرمود: «چرا از دعاى استفتاح ( دعای ام داود) غفلت کردهاى؟ مگر نمىدانى که به وسیله این دعا درهاى آسمان گشوده مىشود و فرشتگان الهى دعا کننده را مژده اجابت مىدهند و هیچ حاجتمند و دعا کنندهاى مأیوس نمىشود و خداوند پاداش خواننده آن را بهشت قرارداده است.» (صدوق، ص34) امام (ع) در پاسخ ام داوود ـ که از کیفیت این دعا پرسید ـ دستور کامل اعمال و آداب دعا را به او تعلیم داد( .»سه روز روزه و 8رکعت نماز، راه حلی بود که امام صادق(ع) پیش پای امداود گذاشت و فرمود: «سه روز، سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم رجب را روزه بگیر و روز پانزدهم هنگام ظهر غسل کن و نماز ظهر را بخوان و بعد از نماز ظهر هشت رکعت نافله عصر را بجا آور و بعد از نماز دعایی را که برایت خواهم نوشت بخوان و بعد از دعا به سجده برو و بگو: لَکَ سَجَدْتُ وَ بِکَ آمَنْتُ فَارْحَمْ ذُلِّی وَ فَاقَتِی وَ کَبْوَتِی لِوَجْهِی. طوری با خلوص دعا را بخوان که اشک از چشمانت جاری شود؛ حتی به اندازه بال مگس. که همین جاری شدن اشک و سوزش قلب نشانه اجابت دعاست. امام در ادامه فرمود: «آنچه را به تو یاد دادم حفظ کن، مراقب باش که از دستت خارج نشود و به دست دیگرى نرسد( به دست نا اهلان )، چون این دعایى شریف است و در آن اسم اعظم خداست، اسمى که اگر به آن خوانده شود مستجاب شود .
از امداوود نقل شده که گفته بود: "امام این دعا را برایم نوشت و به خانه برگشتم تا اینکه ماه رجب رسید و دستورهاى امام را طبق آنچه گفته بود انجام دادم. شب خسته شدم و در خواب دیدم که جمعى از فرشتگان و صابران و شهدا و عباد را که بر آنها درود فرستاده بودم و نیز پیامبر (ص) را دیدم. به من فرمودند: اى ام داوود این جماعتى را که مشاهده مىکنى شفیعان تو هستند که براى تو دعا کردهاند و مژده مىدهند که حاجت تو برآورده شده است. ام داوود گوید: از خواب برخاستم به اندازهاى که یک سوار تیزرو از عراق به مدینه بیاید، گذشته بود که ناگاه در باز شد و فرزندم بر من وارد گردید." (همان)
منابع :
1- قدیمىترین منبعى که به دعا اشاره دارد، کتاب فضایل الاشهر الثلاثه شیخ صدوق است.
2-کتاب شریف مفاتیح الجنان اثر مشهور شیخ عباس قمىاست. (قمى، ص 263)