آیت الله مرعشی نجفی
آیت ا... مرعشی نجفی در صبح روز پنج شنبه ، بیستم صفر 1315 ه. ق در یک خانواده اهل علم و تقوا و فضلیت ، در نجف اشرف به دنیا آمد .
نسب شریف آیت ا... مرعشی نجفی با سی و سه واسطه به امام زین العابدین (ع) می رسد . مادر ایشان ، بنت مرحوم آیت ا... سید ابوالقاسم خویی ، زنی پاکدامن و با ایمان بود که هیچ گاه بدون وضو به فرزندش شیر نمی داد .
آیت ا... مرعشی از حافظه ای قوی برخوردار بود که آن را از عنایات سید الشهدا(ع) میدانست (1). تلاش و کوشش خستگی ناپذیر این عالم ربانی برای تحصیل دانش ، شگفت انگیز و ستودنی است ، فرزند بزرگوارشان در این باره می گوید : مرحوم پدرم مطالعه زیادی داشتند و هر کتابی به دستشان می رسید ، همان شب اول می نشست و تا نصف شب و گاهی تا سحر مطالعه می کردند .
خود ایشان می گفت : زمانی که در نجف اشرف به تحصیل اشتغال داشتیم گاهی می شد که تا چهل روز اصلاً گوشت گیرمان نمی آمد بخوریم و گاهی آنقدر سرگرم درس بودیم که تا 24 ساعت گرسنه می ماندیم ولی اصلاً به این مسائل توجه نداشتیم . آیت ا... مرعشی نجفی در رعایت اصول و اخلاق اسلامی بسیار برجسته بود و در احترام به معلمان و اساتید خویش بسیار می کوشید. نقل شده است روزی در حالی که پس از درس همراه استاد روانه شده بود تا اشکالات درسی را از او بپرسد ، استادش با عصبانیت ، دست به سینه ی او زد و او را به عقب راند ، اما او دست استاد را گرفت و بوسید ! استاد سخت متأثر شد و گفت : شهاب ، من از تو ، ادب آموختم .
ایشان بسیار خوش خلق و شوخ طبع بود . زهد و تقوا ، تواضع و فروتنی و پرهیز از تخیلات از ویژگی های برجسته این عالم ربانی و عارف الهی بود . به مستضعفان عنایت ویژه ای داشت و به مشکلات آنان رسیدگی می کرد . (2) نقل کرده اند که بسیاری از مواقع دستور می دادند که نابینایان فقیر شهر قم یا اطراف آن را برای صرف غذا دعوت کنند ولی نگویند از جانب چه کسی است ؛ آنگاه خود ایشان به پذیرایی از آن ها می پرداخت و حتی کفش های آنان را جلوی پایشان جفت می کرد . آیت ا... مرعشی در دوران جوانی که در حوزه ی علمیه نجف مشغول به تحصیل بود ، تاب نیاورد و با شهریه ناچیز طلبگی به خرید کتب خطی پرداخت تا این میراث فرهنگی را از دستبرد بیگانگان حفظ نماید . گاه شبها در یک کارگاه برنج کوبی کار می کرد تا هزینه خرید کتب را تهیه نماید . کتابخانه آیت ا... مرعشی نجفی اکنون با دارا بودن بیش از 250000 جلدکتاب چاپی و 25000جلد کتاب خطی در خدمت طلاب ، فضلا ، دانشجویان و نویسندگان می باشد . کتابخانه منحصر به فرد ایشان و کتب مهم و کمیاب آن مورد توجه وافر نویسندگان ، دانشمندان سراسر جهان است .
جلوه های پارسایی
حضرت آیت ا... مرعشی نجفی نقل می کرد :
وقتی که در نجف بودیم ، یک روز مادرم فرمودند : پدرت را صدا بزن تا برای صرف ناهار تشریف بیاورد . حقیر رفتم طبقه فوقانی ، دیدم پدرم در حال مطالعه ، خوابش برده است . ماندم چه کنم خدایا ! امر مادر را اطاعت کنم ؟ و از طرفی می ترسیدم با بیدار کردن پدرم از خواب باعث رنجش خاطر مبارکشان شوم ، لذا خم شدم و لبهایم را کف پای پدرم گذاشتم و چندین بوسه برداشتم تا اینکه در اثر قلقلک پا از خواب بیدار شد و دید من هستم . وقتی که ایشان این علاقه و ادب و کمال احترام را از من دید ، فرمود : شهاب الدین تو هستی ؟ عرض کردم : بله آقا ! بعد دو دستش را به سوی آسمان بلند کرد و فرمود : پسرم ، خداوند عزتت را بالا ببرد و تو را از خادمین اهل بیت (ع) قرار دهد و من الان هر چه دارم از برکت دعای پدرم است . (3)
دیدار یار
از زبان آیت ا... مرعشی آمده است : در ایام تحصیل علوم دینی و فقه اهل بیت (ع) در نجف اشرف ، شوق بسیاری جهت دیدار جمال مولایمان بقیه ا... الاعظم (عج) داشتم ، با خود عهد کردم که چهل شب چهارشنبه پیاده به مسجد سهله بروم به این نیت که جمال صاحب الامر (عج) را زیارت کنم . تا 36 شب چهارشنبه ادامه دادم . تصادفاً در این شب ، رفتنم از نجف به تأخیر افتاد و هوا ابری و بارانی بود . نزدیک مسجد سهله ، خندقی بود ، هنگامی که به آنجا رسیدم بر اثر تاریکی شب ، وحشت و ترس وجود مرا فرا گرفت . مخصوصاً از زیادی راهزن ها . ناگهان صدای پایی را از دنبال سر شنیدم که بیشتر موجب ترس و وحشتم گردید .
به عقب برگشتم ، سید عربی را با لباس اهل بادیه دیدم . نزدیک من آمد و با زبان فصیح گفت :« ای سیّد سلام عَلِیکُم » ترس و وحشت به کلی از وجودم رفت و اطمینان و سکون نفس پیدا کردم و تعجب آور بود که چگونه این شخص در تاریکی شدید ، متوجه سیادت من شد و در آن حال من از این مطلب غافل بودم . به هر حال سخن می گفتیم و می رفتیم . از من سؤال کرد قصد کجا داری ؟ گفتم : مسجد سهله . فرمود : به چه جهت ؟ گفتم : به قصد تشرف خدمت ولی عصر (عج) . مقداری که رفتیم به مسجد زید بن صوحان که مسجد کوچکی است نزدیک مسجد سهله ، رسیدیم ؛ داخل مسجد شدیم و نماز خواندیم و بعداز دعایی که سید خواند ، دگرگونی عجیبی در خود احساس نمودم که از وصف آن عاجزم . بعد از دعا سید فرمود : سید ، تو گرسنه ای ؛ چه خوب است شام بخوری . پس سفره ای را که زیر عبا داشت ، بیرون آورد . در آن سفره مثل اینکه سه قرص نان و دو یا سه خیار سبز تازه بود . مثل اینکه تازه از باغ چیده اند ، در حالی که آن وقت چلّه زمستان بود و من نفهمیدم که این آقا خیار تازه ی سبز را در این فصل زمستان از کجا آورده است ؟
طبق دستور آقا ، شام خوردم . سپس فرمود : بلند شو تا به مسجد سهله برویم . داخل مسجد شدیم آقا مشغول اعمال وارده در مقامات شد و من هم به پیروی از ایشان انجام وظیفه می کردم و بدون اختیار نماز مغرب و عشاء را به آقا اقتدا کردم و متوجه نبودم که این آقا کیست ؟ بعد از آنکه اعمال تمام شد ، آن بزرگوار فرمود : ای سیّد آیا مثل دیگران بعد از اعمال مسجد سهله به مسجد کوفه می روی یا در همین جا می مانی ؟
گفتم : می مانم . در وسط مسجد ، در مقام امام صادق (ع) نشستم ، به سید گفتم : آیا چای یا قهوه یا دخانیات میل داری آماده کنم ؟
در جواب من این کلام جامع را فرمود : این امور از فضول زندگی است و ما از این فضولات دوریم . این کلام در اعماق وجودم اثر گذاشت به نحوی که هرگاه یادم می آید ارکان وجودم می لرزد . به هر حال آن مجلس نزدیک دو ساعت طول کشید و در این مدت مطالبی رد و بدل شد که به بعضی آن ها اشاره می کنم .
1- تأکید سید عرب بر تلاوت و قرائت این سوره ها بعد از نماز های واجب بود : بعد از نماز صبح سوره ی یس ، بعد از نماز ظهر سوره عم (نبأ) ، بعد از نماز عصر سوره نوح ، بعد از نماز مغرب سوره واقعه و بعد از نماز عشاء سوره ملک .
2- دیگر اینکه تأکید فرمودند بر دو رکعت نماز بین مغرب و عشاء که در رکعت اول بعداز حمد هر سوره ای خواستی می خوانی و در رکعت دوم بعد از حمد سوره واقعه را می خوانی و فرمود : کفایت می کند این از خواندن سوره واقعه بعد از نماز مغرب چنانکه گذشت .
3- تأکید بر خواندن قرآن و هدیه کردن ثواب آن برای شیعیانی که وارثی ندارند ، یا دارند ولی یادی از آنها نمی کنند.
4- تأکید بر زیارت سید الشهدا(ع) ، بقاء مشرفه ائمه (ع) و اولاد آن ها و تعظیم و تکریم ایشان
5- سفارش فرمودند بر احترام پدر و مادر . زنده باشند یا مرده ـ و احترام به ذریه سادات
سپس استدعای دعا کردم برای خودم که موفق باشم برای تألیفات و تصنیف و ایشان دعا فرمودند . همچنین مطالب دیگری فرمودند که مجال تفصیل و بیان آن نیست . پس خواستم از مسجد بیرون روم به خاطر حاجتی ، نزد حوضی که در وسط راه و قبل از خارج شدن از مسجد قرار دارد . به ذهنم رسید : چه شبی بود ؟ و این سید عرب کیست که این همه با فضیلت است ؟ شاید همان مقصود و معشوقم باشد ؟ تا به ذهنم این معنی خطور کرد ، مضطرب برگشتم و آن آقا را ندیدم و کسی هم در مسجد نبود . یقین پیدا کردم آن آقا را زیارت کردم و غافل بودم . مشغول گریه شدم و دیوانه وار اطراف مسجد گردش می کردم ، تا صبح شد ، چون عاشقی که بعد از وصال مبتلا به هجران شود .
این بود اجمالی از تفصیل که هر وقت آن شب یادم می آید ، بهت زده می شوم .
سرانجام این مرجع بزرگ و فقیه عالیقدر جهان تشیع که پس از رحلت آیت ا... العظمی بروجردی به عنوان یکی از مراجع تقلید طراز اول شیعیان جهان به شمار می آمد ، در منزل دچار بیماری قلبی شد و روز چهارشنبه هفتم صفر 1411 ه. ق برابر با هفتم شهریور 1369 شمسی و در 96 سالگی دار فانی را وداع گفت و به اجداد طاهرینش پیوست و جسم شریفش ، طبق وصیت ایشان در قسمت ورودی کتابخانه ای که سال ها در گردآوری کتابهای آن کوشیده بود به خاک سپرده شد .
قسمتی از وصیت نامه حضرت آیت ا... سید شهاب الدین مرعشی نجفی که به فرزند بزرگوارشان مرقوم داشته اند به این شرح است :
*فرزندم را سفارش می کنم به کم کردن معاشرت و همنشینی ، زیرا کم انجمنی است که خالی از بهتان غیبت ، تحقیر و عیب جویی باشد .
*سفارش می کنم او را به نمازشب و استغفار در سحرها
*سفارش می کنم به قرائت قرآن و تدریس احادیث و ....
منابع:
1- افلاکیان خاک نشین ، مؤسسه شمس الشموس
2- گلشن ابرار ، حوزه علمیه قم ، ج 2 .
3- آداب الطلاب ، 369
4- رستگاران ، قاسمی ، علی ، انتشارات هنارس ، 1388
شکوائیه قرآن کریم
و اما مردمی عامی، با قلب رئوف و روح آرامی،
نیاز آرزوشان را در الفاظم نشان گیرند،
بدون آنکه در اعماق فرمانم، پیامی از خدا گیرند
و پای در راه بگذارند
من از آنان گله دارم هزاران صد هزاران گله دارم
یکی خواند مرا گنگ و غلط،با چهچهی گوئی که آهنگ غنا هستم!
یکی بندد مرا بر بازویش،بی فهم و بی درک و تامل ، برای آنکه خیر الحافظین هستم!
یکی آویزدم بر گردنش، گوئی صلیبی ازطلا هستم!
یکی هم بهر حفظ مال و جانش، غافل از یاد خدایش،
ببندد یک قطعه ام را بر خودش، بر جان و مال و بچه اش
تا از بلا و درد و آتش در امان باشد.
من از آنان گله دارم هزاران صد هزاران گله دارم
تنها ذکرالفاظم،تهی از معنی ، چون وردی مقدس،
بی تفهم بی تعقل ، بی تامل بی تفکر !
تنها برای رفع حاجت یا ثواب آن نثار رفتگان و بس.
فلانی در تمام زندگانی ، ندارد با من هیچ آشنایی ، ولی هنگام تردید و بلا تکلیفی اش در انتخاب مسکن و یاری و آغاز هر کاری ،به دامانم زند دست و گشاید لای اوراقم که یابد راه خود را ،
خوب یا بد؛ یا میانه
که بعد از آن تمام عذر و تقصیر و گناهش را به پای من بیندازد!
من از آنان گله دارم هزاران صد هزاران گله دارم
برای یمن هر مسکن مرا با آب و آیینه به آنجا می برند
که شاید مبارک گردد آن خانه،
اگر چه هر خلاف و هر گناه و هر تباهی ها در آن باشد!
کنار هفت سین سفره شان در صف سیر و سماق و سرکه سنجد به همراه صداق زن ،
به پیش چشم داماد سیه پوش و عروس نقره ای دامن،
کنار هزاران معصیت در پیش نامحرم،
به دنبال طبل و نی و آواز و رقص و پایکوبی شان؛
من حاضرم؛ اما برای چه؟
من از آنان گله دارم هزاران صد هزاران گله دارم
قرآن برای خواندن و ثواب تا کی؟!
و برای اندیشیدن و عمل از کی؟!
رهنمودهایی از آیت ا... بهجت (ره) در خصوص نماز
1. نماز برایم مانند جریمه دادن است ؛ چه کنم ؟
زیاد بگویید : « وَ رَبُّکَ الغنیُّ ذُوالرَّحمَه » و پروردگار تو ، بی نیاز و رحمتگر است ».
2 می خواهم در نماز ، تمام اذکار را درک کنم و بفهمم و آن نور را درک کنم و ببینم تا با آن نور حرکت کنم ؟
با شرایط حضور قلب اعمالتان را انجام بدهید . در پاداش چه خواهند کرد به ما مربوط نیست .
3 . اجمالاً بفرمایید حضور قلب چگونه حاصل می شود ؟
اگر مقصود حضور قلب است، با نوافل و عبادات مستحبه تحصیل می شود و از آن جمله تبدیل فرادی به جماعت است . و تحصیل حضور قلب به این می شود که در اوقات غفلت به خودش فشار نیاورد و در اوقات حضور (قلب ) اختیاراً آن را از دست ندهد .
4. دستور العملی جهت دفع صفات کریهه نفسانی و حضور قلب در نماز مرقوم فرمائید ؟
اصلاح نماز ، مستلزم اصلاح ظاهر و باطن و دوری از منکران ظاهریّه و باطنیّه است ؛ و از راه های اصلاح نماز توسل جدی در حال شروع نماز به حضرت ولی عصر (عج) است .
5 . استاد بزرگوار ما، از محضر شما تقاضامندیم که بیان بفرمایید بهترین ذکر یا عملی که انسان بعد از نمازهای یومیه انجام می دهد چیست ؟
تمامی آنچه که از تعقیبات در کتاب های معروف و معتبر ذکر شده ، چه تعقیبات مشترک و چه تعقیبات مخصوص به هر نماز واجب ، چه به صورت مفصّل و چه به صورت مختصر ، ( نماز گزار می تواند ) با در نظر گرفتن گنجایش وقت ، آنها را به جا آورد . پس برترین آن صحیح و ثابت از آنهاست و غیر آن را به امید مطلوب بودن به جا می آورد و در میان ادعیه صحیح ، آنهایی را انتخاب کند که هر چه حضور قلب در آن بیشتر باشد یا با حال نمازگزار و نیازهای ویژه او سازگاری بیشتری داشته باشد .
6 . برای توفیق خواندن نماز شب چه کنیم ؟
به نیت بیدارشدن ساعتی خاص مداومت به قرائت آخر سوره کهف نماید و اگر نتیجه نداد ، نماز را قبل از نیمه شب به جا آورد .
7 . در نماز شب و سحر خیزی قدری کسل هستم ، لطفاً مرا راهنمایی فرمایید ؟
کسالت در نماز شب به این رفع می شود که بنا بگذارید هر شبی که موفق { به خواندن آن} نشدید ، قضای آن را به جا آورید.
8. برادری دارم که به هیچ وجه نماز نمی خواند و رفیق ناباب دارد و هرچه او را موعظه می کنیم گوش نمی دهد . لطفاً یک راه صریح نشان دهید ؟
بعد از نماز جعفر طیار (ع) برای هدایتش دعا کنید و در سجده آخر برای این مقصد دعا نمائید و تباکی کنید ( اشک بریزید )
9. برای اینکه در انجام فرمان الهی مخصوصاً نماز ، با خشوع باشیم چه کنیم ؟
در اول نماز توسل حقیقی به امام زمان (عج) کنید و عمل را با تمامیت مطلقه انجام دهید .
{ زمانی که در نماز توجه داشتید از روی اختیار توجه خود را از دست ندهید ، که این کار در صورت مداومت به صورت عادت در خواهد آمد و شما به هنگام نماز به خودی خود متوجه خواهید بود . }
10 . چه کنیم که نماز صبحمان قضا نشود . چون گاهی نمازمان قضا می شود و ما ناراحت می شویم ؟
کسی که باقی نمازهایش را در اول وقت بخواند ، خدا او را برای نماز صبح بیدار خواهد کرد .
11 . برای ازدیاد محبت ولی عصر (عج) چه باید بکنیم ؟
گناه نکنید و نماز را در اول وقت بخوانید .
12. برای تقرب هر چه بیشتر به پروردگار چه باید کرد ؟
ترک معصیت در اعتقادات و عملیات و نماز اول وقت کافی و وافی است برای وصول به مقامات عالیه اگر چه هزار سال باشد .
13. برای حل مشکلات پیچیده چه کنیم ؟
مداومت بر نماز جعفر طیار(ع) داشته باشد خداوند شما را موفق بدارد .
14. چه کنیم که لذت عبادت را درک کنیم ؟
این احساس لذت در نماز یک سری مقدمات خارج از نماز دارد و یک سری مقدمات در خود نماز آنچه که قبل از نماز و در خارج از نماز باید ملاحظه شود و عمل گردد . این است که انسان گناه نکند ، معصیت روح را مکدر می کند ، نورانیت دل را می برد ، و اما هنگام خود نماز انسان باید زنجیر و سمی دور خود بکشد تا غیر خدا داخل نشود ، بایستی فکرش را از غیر خدا منصرف کند ، و توجهش به غیر خدا مشغول نشود ، البته اگر به صورت غیر اختیاری توجهش به جایی رفت که هیچ ، اما به محض التفات پیدا کردن بایستی قلبش را از غیر خدا منصرف کند .
15. در هنگام نماز چگونه می توانیم حضور قلب را در خودمان به وجود بیاوریم ؟
یکی از عوامل حضور قلب این است که در تمام بیست و چهار ساعت باید حواس باصره ، سامعه و ... خود را کنترل کنیم ؛ زیرا برای تحصیل حضور قلب باید مقدماتی را فراهم کرد باید در طول روز گوش ، چشم و همچنین سایر اعضاء و جوارح خود را کنترل کنیم و این یکی از عوامل تحصیل حضور قلب می باشد .
16. مستدعی است جمله کوتاه و رسایی درباره نماز مرقوم فرمایید که نصب العین ما قرار گیرد ؟
. از بیانات عالیه در فضیلت نماز در مرتبه علیا کلام معروف از معصوم (ع) است « الصلاه معراج المؤمن » برای کسانی که یقین به صدق این بیان نمایند و ادامه دهند طلب این مقام عالی را و از یقینیّات خارج نشوند .
17. چرا ما مثل اهل سنت دست بسته در نماز نمی ایستیم ؟
ج. حضرت رسول اکرم (ص) و ائمه (ع) قطعاً در نماز چنین نمی کردند ، مالک نیز که یکی از ائمه چهارگانه ی اهل سنت است دست باز نماز می خواند .
18.پس چرا بقیه ی فرق اسلام دست بسته نماز می خوانند ؟
هنگامی که اسرای ایرانی را نزد خلیفه ثانی بردند وی دید آنها در برابر او دست بسته ایستاده اند . گفت : این کار در برابر خدا سزاوارتر است . لذا دستور داد دست بسته نماز بخوانند .
منبع : کتاب صدای سخن عشق ، حامد اسلامجو ، مؤسسه فرهنگی انتشارات طوبای محبت 1386
بسم الله الرحمن الرحیم
اگر رفتی شک نکن، این سفر، سفر یقین ا ست. یقین داشته باش که خداوند تو را برای میهمانی اش برگزیده است.
بدان که « لبیک » اول، از جانب حضرت حق « جل و علا» به سوی تو آمده است. با یقین دعوتش را لبیک گو و تسلیم شو. لبیک گو و وجودت را با ملکوت مَحرم کن . لبیک گو و از شیطان بیزاری جو. لبیک گو و با خدا عهد بندگی بند.
لبیک گو تا:
زائر حبیب خدا شوی.
زائر بیت الاحزان فاطمه (س).
زائر چشمان بارانی زینب(س) و حسین(ع) در تیر باران پیکر امام زمانشان.
زائر چشمان همیشه تر زین العابدین (ع)
زائر اسیر کوچک کربلاء.
زائر یارترین بی یاور مدینه.
زائر رفیع ترین و آسمانی ترین نقطه های زمین خاکی لاهوتی ترین مکان ناسوت . و یقین داشته باش به رحمت و لطف پروردگار.
کبوتران حرم امن الهی، حجی با معرفت پایدار و ماندگار را برایتان آرزومندیم.
دفتر فرهنگ اسلامی واحد فسا
زن، زندگیـست
و
مـرد، امنیت
و چه خوب می شود وقتی
مـردی تمامِ مردانگیش را
خـرجِ
امنیتِ زندگیـش کُند
و چه زیبـا می شود وقتی
زنی تمامِ زندگیش را
خرج
غرورِ امنیتش کُند .
چرا حجاب واجب است؟ (فلسفه حجاب)
هرگز نباید تصورمان از حجاب، زندانی شدن زن باشد چرا که خداوند حجاب را واجب کرده تا زن ها آزادتر باشند وقتی که خانمی حجاب خود را رعایت نکند و جلوه گری های خودش را از نامحرم نپوشاند قطعا محدودتر خواهد شد و نگاه مردان چشم چران و هرزه را در پی داشته و چنین شخصی از دام افراد هوس ران در امان نیست.
درباره حجاب مثالی که می توان آورد این است که :
صدف ، از مرواریدی که درون خودش دارد محافظت میکند چرا که مروارید دارای چنان ارزشی است که بدون صدف ، سالم نمی ماند از این رو نیاز به صدف دارد و فلسفه حجاب همین است که مرواریدی چون زن را از انواع و اقسام خطرات حفظ میکند.
وقتی در جامعه ای بی حجابی جای حجاب را بگیرد باعث تضعیف و پایمال کردن فضائلی چون حیاء، عفت و غیرت می شود . در جامعه بی حجاب، شهوت رانی، هوس رانی، هرزه گری، گناه، ارتباطات نامشروع و... جای معنویت، صفا، عشق و محبت را خواهد گرفت.
وقتی خانومی مجرد یا متاهل با وضع زننده و بدحجاب در جامعه ظاهر بشود درست است که نگاه یک سری از افراد هرزه را به خودش جلب میکند ولی هیچ کس حتی همان افراد هرزه برای چنین خانومی ارزش قائل نیستند هنگامی که خانومی محجبه باشد در نزد همگان با شخصیت خواهد بود ، در نزد جامعه دارای ارزش و آبروست. البته فقط حجاب کافی نبوده و به همراه حجاب، عفت و وقار را نیز باید رعایت کند
و این از دستورات قرآن است که حجاب را رعایت کنید
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در سوره احزاب- آیه 59 آمده که :
«یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین و کان الله غفوار رحیما».
ای پیامبر(ص)، به همسران و دخترانت و زنان مومنان بگو: روسریهای بلند( چادر) خود را بر خویش فرو افکنند تا شناخته نشوند و مورد آزاد قرار نگیرند (و خداوند همواره بخشنده و مهربان است.)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حضرت علی (علیه السلام) فرموده اند : کسی که پوشش و آرایش خود را شبیه غیر مسلمان کند از ما نیست. (کنز العمال، ج1، ص219)
از حضرت زهرا (سلام الله علیها) نیز روایت شده که : خداوند تقرب زن را از ناحیه حجاب و رعایت حریم محرم و نامحرم قرار داده، زن هرچه بیشتر به مسئله حجاب خود مقید باشد به خداوند نزدیکتر خواهد شد. (وسائل الشیعه ، ج14، ص 123)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
می خواهیم به دختران و زنانی که حجاب را رعایت نمی کنند و خود را شیعه و محب اهل بیت میدانند بگوییم که در آخرت چه جوابی برای حضرت زهرا (س) دارید؟؟؟!!! آیا جوابی دارید؟؟؟ وای از وقتی که دیر شده باشد .
باز محرم رسید ، ماه عزای حسین
سینه ی ما می شود ، کرب و بلای حسین
کاش که ترکم شود غفلت و جرم و گناه
تا که بگیرم صفا ، من زصفای حسین
حلول ماه محرم ، ماه پژمرده شدن گلستان فاطمه (س)
بر تمامی اساتید ، دانشجویان و کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی واحد فسا تسلیت باد.
دفتر فرهنگ دانشگاه آزاد اسلامی واحد فسا
یا لطیف
خواب دیدم ،خواب اینکه مرده ام
خواب دیدم ،خسته و افسرده ام
روی من ،خروارها از خاک بود
وای قبر من چه وحشتناک بود
تا میان گور رفتم ،دل گرفت
قبرکن ، سنگ لحد را ،گل گرفت
بالش زیر سرم ، از سنگ بود
غرق وحشت ،سوت و کور و تنگ بود
ناله می کردم و لیکن بی جواب
تشنه بودم ،تشنه یک جرعه آب
خسته بودم ، هیچ کس یارم نشد
زان میان ، یک تن خریدارم نشد
هر که آمد پیش ، حرفی راند و رفت
سوره حمدی برایم خواند و رفت
نه شفیعی نه رفیقی نه کسی
ترس بود و وحشت و دلواپسی
آمدند از راه ، نزدم دو ملک
تیره شد در پیش چشمانم فلک
یک ملک گفتا بگو نام تو چیست؟
ای گنهکار سیه دل ،بسته پر
نام اربابان خود یک یک ببر
در میان عمر خود کن جستجو
کارهای نیک و زشتت را بگو
گفتنم عمر خودت کردی تباه
نامه اعمال تو ، گشته سیاه
ما که ماموران حی داوریم
ما تورا ،سوی جهنم می بریم
دیگر آنجا عذرخواهی دیر بود
دست و پایم بسته در زنجیر بود
نا امید از هرکجا و دلفگار
می کشیدندم به خفت سوی نار
ناگهان الطاف حق آغاز شد
از جنان ،درهای رحمت باز شد
مردی آمد از تبار آسمان
نور پیشانیش ،فوق کهکشان
چشم هایش زندگانی می سرود
درد را از قلب آدم می زدود
صورتش خورشید بود و غرق نور
جام چشمانش پر از شرب طهور
لب که نه ،سرچشمه آب حیات
بین دستش کائنات و ممکنات
بر سرش دستار سبزی بسته بود
بر دلم مهرش عجب بنشسته بود
در قدوم آن نگار مه جبین
از جلال حضرت عشق آفرین
دو ملک سر را به زیر انداختند
بال خود را فرش راهش ساختند
غرق حیرت داشتند این زمزمه
آمده این جا حسین (ع) فاطمه (س)
صاحب روز قیامت آمده
گویی از بهر شفاعت آمده
سوی من آمد ،مرا شرمنده کرد مهربانانه برویم خنده کرد
گفت:آزادش کنید این بنده را
خانه آبادش کنید این بنده را
این که اینجا این چنین تنها شده
کام او با تربت من واشده
مادرش او را به عشقم زاده است
گریه کرده بعد شیرش داده است
بارها بر من محبت کرده است
سینه اش را وقف هیات کرده است
این که می بینید در شور است و شین
ذکر لالاییش ، بوده یا حسین (ع)
سینه چاک آل زهرا (س)بوده است
چای ریز مجلس ما بوده است
پرچم من را به دوشش می کشید
پا برهنه در عزایم می دوید
تا که دنیا بوده از من دم زده
او غذای روضه ام را هم زده
این که در پیش شما گردیده بد
جسم وجانش بوی روضه می دهد
حرمت من را به دنیا پاس داشت
ارتباطی تنگ با عباس (ع) داشت
نزد عباسم به تن کرده کفن
روز تاسوعا شده سقای من
گریه کرده چون برای اکبرم
با خود، او را نزد زهرا(س) می برم
هرچه باشد ،لیک او درمانده است
او بسوزد ، صاحبش شرمنده است
در مرامم نیست ،او تنها شود
باعث خوشحالی اعداء شود
در قیامت عطر وبویش می دهم
پیش مردم آبرویش می دهم
باز بالاتر به روز سرنوشت
می شود همسایه من در بهشت
آری آری هر که پابست من است
نامه اعمال او دست من است
آشنایی با برخی مهارت های همسر داری
1- شاد باشیم؛ شاد بودن همیشه ارزشمند است، پس سعی کنیم خود را خوشحال و سرحال نشان دهیم تا خستگی را از تن شریک زندگی خود دور کنیم.
2- صبور باشیم؛ اگر رفتار همسرمان را خوشایند نمیدانیم بهتر است با حوصله و تأمل و در شرایط مناسب او را از چگونگی رفتارش آگاه کنیم.
3- منطقی رفتار کنیم؛ مسایل را منطقی و درست بررسی کنیم و به جای منافع شخصی، مصالح زندگی مشترک را در نظر بگیریم و بیطرفانه قضاوت کنیم.
4- کم توقع باشیم؛ از همسرمان آنقدر انتظار داشته باشیم که بتواند به انتظارات پاسخ دهد.
5- مثبتنگر باشیم؛ با بیاد آوردن لحظات شیرین زندگی بدبینی را از خود دور کنیم، به رفتارهای خوب همسرمان بیشتر بیندیشیم و جنبههای خوب زندگی را فراموش نکنیم.
6- خوشبین باشیم؛ داشتن نگاه خوشبینانه به زندگی و اطرافیان باعث ایجاد آرامش و بذل محبت و عاطفه میشود.
7- یکدل باشیم؛ درک متقابل موجب ایجاد تفاهم میشود و یکدلی به وجود میآورد.
8- شنونده ی خوبی باشیم؛ هنگامی که همسرمان با ما صحبت میکند حتیالامکان به چشمان او نگاه کنیم و یا با اشاره و سرتکان دادن نشان دهیم که به حرفهای او توجه داریم.
9- مشوق همسر خود باشیم؛ برای رفتارها و صحبتهای همسرمان ارزش قائل شویم و با یادآوری موقعیتهای موفق گذشته ، او را تشویق کنیم تا آینده ی بهتری داشته باشد.
10- به پیشرفت یکدیگر اهمیت دهیم؛ آنقدر صمیمی باشیم که پیشرفت و ترقی همسرمان یکی از آرزوهای ما باشد، در حقیقت اولین کسی که از این پیشرفت سود میبرد ما هستیم.
11- خوش قول باشیم؛ برای حرفها و قولهای خود ارزش قائل شویم و خود را در مقابل آنها مسوول بدانیم خوشقولی نشانه ی احترام به خود و همسر است.
12- به شخصیت همسرمان احترام بگذاریم و حرمت یکدیگر را نزد خانواده و دوستان و ... حفظ کنیم.
13- ارتباط کلامی و عاطفی خود را حفظ کنیم؛ سعی کنیم با همسر خود درباره ی مسائل مختلف گفتگو کنیم. صحبت کردن بهترین راه آگاهی از افکار و احساسات همسر میباشد.
14- با یکدیگر مهربان باشیم؛ همسرمان را جزئی از وجود خود بدانیم، محسناتش را بازگو کنیم، برایش خوبی بخواهیم و در راه کمک به همسرمان تمام تلاش خود را به کار ببریم. با مهربانی میتوانیم مالک قلبهای یکدیگر باشیم و رابطه ی گرم و صمیمی بر قرار کنیم.
15- محبتپذیر و قهر گریز باشیم؛ منش توأم با مهربانی و دوری از قهر و کینه صفت همسران فداکاراست. تلاش کنیم که آیینه ی زندگیمان شفاف و بدون غبار کدروت باشد.
16- راستگو باشیم؛ صداقت و راستی از بهترین سرمایههای زندگی مشترک است. هرگز نباید به دروغ و نیرنگ متوسل شویم حتی اگر حقیقت به نفع ما نباشد. فراموش نکنیم که دروغ پایههای زندگی را سست میکند.
17- محیط خانواده را با صفا کنیم؛ فضای عاطفی خانواده باید چنان مطلوب و دوست داشتنی باشد که همسرمان در آن احساس رضایت خاطر کند و از امنیت روانی برخوردار باشد.
18- به ارزشهای دینی، اخلاقی و خانوادگی پایبند باشیم؛ ارزشها از ارکان و ستونهای اصلی خانواده محسوب میشوند و مقید بودن به ارزشها موجب دوام و استحکام خانواده میشود و اصالت آن را حفظ میکند.
19- به نیازهای همسر توجه کنیم؛ رفتار دلنشین و توأم با متانت موجب میشود خواستههای خود را به راحتی بیان کند.
20- بهداشت روانی همسر را تأمین کنیم؛ در سایه ی سلامت جسمی و روانی میتوانیم به هدفهای خود برسیم، بنابراین باید به رفتار او توجه نماییم و از افسردگی و خمودیش جلوگیری کنیم.
21- با یکدیگر مشورت کنیم؛ هر یک از همسران باید حق داشته باشند نظر و پیشنهاد خود را بیان کنند. با مشورت کردن، راه رسیدن به زندگی سالم کوتاه تر میشود.
22- قدرشناس باشیم؛ از همسرمان به خاطر انجام وظایف، مسوولیتها و همکاریهایش قدردانی کنیم برای ابراز سپاسگزاری و تشکر به کلمههای خاصی نیازمند نیستیم!
23- احساس مسوولیت داشته باشیم؛ هر یک از همسران باید خود را در مقابل کاری که برعهده گرفتهاند متعهد بدانند و از انجام دادن آن شانه خالی نکنند.
24- برنامهریزی کنیم؛ در حقیقت برنامهریزی به زندگی خانوادگی نظم و سامان میبخشد.
25- الگوی خوبی باشیم؛ طوری رفتار کنیم که الگوی رفتاری مناسبی برای همسر و فرزندان خود باشیم.
26- خود را به جای همسرمان بگذاریم؛ دنیا را از دریچه ی نگاه او ببینیم و از خود بپرسیم : «اگر من جای او بودم چه میکردم؟»
27- به خواستهها و افکار یکدیگر احترام بگذاریم؛ فراموش نکنیم که ازدواج پیمان همکاری و تشریک مساعی است.
28- میانه رو و متعادل باشیم؛ حضرت علی (ع) فرمودهاند «خیرالامور اوسطها»، پس اگر در تمام امور زندگی (خوردن، خوابیدن، مسافرت و حتی محبت کردن و...) اعتدال را رعایت کنیم کمتر دچار مشکل میشویم.
29- با جملات زیبا از همسر خود دلجویی کنیم؛ یک جمله ی شورانگیز میتواند طوفانی از خشم وغضب و نفرت را خاموش کند و بنای زندگی را از خطرات گوناگون دور سازد.
30- روابط زناشویی را بسیار مهم بدانیم؛ عدم توجه به این روابط موجب ایجاد مشکلات مختلف خانوادگی، روحی و روانی برای هر یک از طرفین میشود و زندگی را با خطرهای جدی روبرو میکند.
31- به همسر خود بگوییم که من به خاطر عشق به تو همه ی سختیهای زندگیمان را میپذیرم چنین جملاتی باعث دلگرمی او میشود.
32- همسر خود را راضی کنیم؛ باید طوری رضایت همسرمان را جلب نماییم که مطمئن باشیم هیچ وقت ما را ترک نمیکند و یا در هیچ مشکلی ما را تنها نمیگذارد.
33- با متانت و صداقت قبول کنیم که در بعضی از کارها همسرمان شایستهتر است.
34- برای سخن و پیشنهاد همسرمان احترام قائل شویم و خود را عقل کل ندانیم. باور داشته باشیم که همیشه همه چیز را همگان دانند.
35- سختیها و مشکلات محیط کار را در حد ضرورت با همسرمان در میان بگذاریم؛ هم فکری بار مشکلات را سبکتر مینماید.
36- فرمان ندهیم؛ نباید خانه را به پادگان تبدیل کنیم، متوجه باشیم که خانه کانون عشق و محبت است نه محل یکه تازی و خشونت.
37- تعصبات غلط و افکار مزاحم را از خود دور کنیم؛ افکار مزاحم مانند خوره، سلامت روانی انسان را از میان میبرند. بهتر است به جای اعمال تعصبات دست و پاگیر انرژی خود را صرف توجه به همسر و خانواده نماییم.
38- از ازدواج خود اظهار پشیمانی نکنیم؛ زندگی و روابط خود را با دیگران مقایسه نکنیم و از یاد نبریم که زندگی هر کسی مطابق سلیقه و عقل و درایت او اداره میشود.
39- روی نقاط ضعف همسر خود انگشت نگذاریم؛ هر فردی ممکن است در موارد مختلف دچار ضعف باشد آشکار کردن و بزرگ جلوهدادن این نقاط ضعف موجب ایجاد کدورت میشود. هرگز نباید از نقطه ضعفها به عنوان اسلحهای برای سکوت یا شکست دادن همسر استفاده کنیم.
40- مقابله به مثل نکنیم؛ از رفتارهای تلافی جویانه بپرهیزیم و سعی کنیم به جای مقابله به مثل، رفتار مناسب را به او یادآوری نماییم